دیکشنری
insensible to pity
ɪnsensəbəl to pɪti
فارسی
1
عمومی
::
بیرحم، بیعاطفه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INSECTIVOROUS
INSECTOLOGIST
INSECTOLOGY
INSECURE
INSECURE AVOIDANT
INSECURE PARENTAL ATTACHMENT
INSECURELY
INSECURITY
INSEMINATE
INSEMINATION
INSEMINATOR
INSENESCIBLE
INSENSATE
INSENSIBILITY
INSENSIBLE
INSENSIBLE TO PITY
INSENSIBLE WATER LOSS
INSENSIBLY
INSENSITIVE
INSENSITIVENESS
INSENSITIVITY
INSENTIENCE
INSENTIENT
INSEPARABILITY
INSEPARABLE
INSEPARABLE PREPOSIT
INSEPARABLES
INSEPARABLY
INSEPARATE
INSERT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید